![ایرانداک ایرانداک](https://rozup.ir/up/asamooni/Pictures/111111.gif)
مسیر پیشنهادی من ظاهراً به صورت مراحل مختلف است اما در عمل، گاه لازم است چندین مرحله را با یکدیگر طی کرد.
تکنیک صحیح عکاسی برای کسی که میخواهد در عکاسی پیشرفت کند، ضروری است. نباید آن را دست کم گرفت و یا از آن گذشت. مطمئن باشید کسی که تکنیک عکاسی را بهخوبی میداند، بهتر و سریعتر پیشرفت خواهد کرد.
مسیر پیشنهادی من ظاهراً به صورت مراحل مختلف است اما در عمل، گاه لازم است چندین مرحله را با یکدیگر طی کرد.
تکنیک صحیح عکاسی برای کسی که میخواهد در عکاسی پیشرفت کند، ضروری است. نباید آن را دست کم گرفت و یا از آن گذشت. مطمئن باشید کسی که تکنیک عکاسی را بهخوبی میداند، بهتر و سریعتر پیشرفت خواهد کرد.
مرحله اول :۱- آشنایی با تکنیک عکاسی
۱-۱ : آشنایی دقیق با دوربین: روی کلمه «دقیق» تأکید دارم تا بگویم که باید دوربین مانند موم در دستانتان باشد. هم برای آن که بتوانید از آن برای تهیه عکسهایی که می خواهید، استفاده کنید و هم برای آن که دوربین مانند یک عنصرمزاحم برای شما باعث عدم تمرکز نگردد. بعداً خواهم گفت که تمرکز، دیدن و تفکر، شرایط ضروری برای تهیه عکس خوب هستند و هیچ چیزی نباید مانع این مسیر گردد. دوربینی که حاوی دکمهها و کنترلهای مختلف است، برای کسی که با آن آشنایی ندارد، بیشتر یک عامل مزاحم خواهد بود تا وسیلهای برای تهیه عکس خوب.
دفترچه راهنمای دوربینتان را کاملاً و چند بار، از ابتدا تا انتها بخوانید و بر روی دوربین تمرین کنید. نکاتی را که به نظرتان مهم هستند، یادداشت کنید و با مرور چندباره، بهخاطر بسپارید.
۱-۲: آشنایی با مفاهیم اولیه تکنیک عکاسی: شاتر، دیافراگم، ایزو، نورسنجی، فوکوس، فاصله کانونی، براکت، فرمتهای فایلی عکس و تمام مواردی که موقع عکاسی به آنها نیاز دارید. اینها را باید یاد بگیرید و به صورت دقیق تمرین کنید و با کنترلهای دوربینتان تطابق دهید. روش آموختن آنها، کتابهای عکاسی، مطالب آنلاین فارسی و انگلیسی وشرکت در کلاسهای عکاسی است. باز هم باید این آموختن دقیق باشد. باید بتوانید از حالات مختلف نورسنجی دوربین در شرایط خاص استفاده کنید و باید بتوانید عکسهایی بگیرید که مشکل تکنیکی نداشته باشند.
۱-۳ : آشنایی با پروسس عکس: برای کسی که میخواهد در عکاسی پیشرفت کند، این مرحله نیز الزامی است. پروسس عکس نه به معنای عامیانه «دستکاری» که به معنای بهبود اطلاعات عکس و استخراج آن و تغییر این اطلاعات بر حسب هدفی است که اصلاً عکاس، عکس را برای آن تهیه کرده است. در این فرآیند میتوان روشنایی و طیف تونال عکس را اصلاح کرد و آن را تغییر داد. میتوان رنگها بهینه کرد و میتوان جزییات عکس را تغییر داد.
احتمالاً شنیدهاید که برخی میگویند عکس دوربین را نباید وارد نرمافزار کرد تا اصالتش از بین نرود. اینان در اساس بهعلت عدم آشنایی با دوربین و فرآیند عکاسی دیجیتال چنین احکامی صادر میکنند. عکسی که از دوربین بیرون میآید قبلاً توسط پردازنده ضعیف دوربین و نرمافزار ساده آن، تغییر پیدا کرده است و اصلاً حاوی هیچگونه اصالتی نیست!
پروسس فایل با نرمافزارهای مختلفی صورت میگیرد که محصولات شرکت ادوبی در این زمینه پیشتازند. فتوشاپ در زمینه عکاسی و پروسس عکس بسیار کامل است و با توجه به رایگان بودنش در اینجا بهتر است سراغ نرمافزار دیگری نروید. اما محصول دیگری نیز ادوبی دارد به نام لایتروم. این محصول نیز میتواند بسیاری از نیازهای عکاسان را پاسخ دهد و از سوی دیگر امکان مدیریت فایلی را نیز برای آنان فراهم می کند. این مدیریت فایلی جزئی از یک فرآیند بزرگتر است با نام «روند کاری» که از هنگام تهیه عکس شروع میشود و با انتقال فایلها به دوربین ادامه مییابد و بکاپگیری و پروسس و تهیه خروجیهای مختلف، از جمله مراحل دیگرش هستند.
علاقمندان جدی عکاسی بهتر است (یا واجب است) که به تدریج به سمت استفاده از فایلهای RAW بروند. این فایلها برخلاف فایلهای JPEG، حاوی اطلاعات خام دوربین هستند و علاوه بر اینکه توسط پردازنده دوربین دستکاری نشدهاند، امکانات فوق العادهای برای عکاس فراهم میکنند تا بتواند بهترین پردازش را مطابق نظر خود بر روی فایلها انجام دهد. پروسس این فایلها هم در لایتروم و هم در فتوشاپ امکانپذیر است.
روش آموزش این مرحله: کتابهایی است که در آنپروسس را برای عکاسان توضیح میدهند. اصلاً نباید کتابهایی را تهیه کنید به آموزش نرمافزار فتوشاپ میپردازند. بلکه کتابهایی مفید هستند که فقط نیازهای عکاسان را نشانه گرفتهاند. اگر زبان میدانید از کتابهای زبان اصلی استفاده کنید. شرکت در کلاسها و مطالب آنلاین نیز راههای دیگری برای یادگیری هستند.
مرحله دوم: تمرین دیدن
دیدن صحیح را باید تمرین کنید. باید بتوانید دنیا را از طریق دید اختصاصی خود به بیننده نشان دهید و این کاری مشکلتر از مراحل قبل است.
روش آموزش: کتابهای ترکیببندی و مطالب وسیعی که در محیط آنلاین وجود دارد.
۲-۱ کلاسهای عکاسی: آشنایی با اصول ترکیببندی عکس و دیزاین: در اینجا باید بیاموزید که چه کادری قوی استو چه کادری ضعیف. چگونه عناصر مختلف را در کادر جایدهی کنیدو چگونه عناصر غیر ضروری را حذف کنید.
۲-۲ تمرین دیدن: پس از طی مرحله قبل باید تمرین کنید تا «دید»تان را تقویت کنید. عکسهای معروف را ببینید. در نمایشگاههای عکس شرکت کنید و با دقت عکسها را ببینید و سعی کنید نقاط قوت و ضعف آنها را از لحاظ ترکیب شناسایی کنید. عکسهای قبلی خودتان را ببینید.
هر جایی که هستید، حتی بدون دوربین، سعی کنید که با چشمتان سوژه های اطراف را ببینید و کادر بندی کنید. این تمرین بسیار مفید است و دیدتان را تقویت خواهد کرد. سعی کنید در جایی که اصلاً سوژهی قابل توجهی ندارد، کادرهایی مناسب پیدا کنید.
مرحله سوم: بهبود تفکر و دید هنری
خب این مرحله چندان قابل نسخهپیچی نیست. چون اصولاً زیاد سرراست و مشخص نیست. نیاز به سعی و تلاش بسیار دارد. باید با مطالعه کتابها بخصوص کتابهایی در زمینه هنر عکاسی و فلسفه آن، با تفکر عکاسی آشنا شوید. این سطح مشخصاً بالاتر از سطوح قبلی است و برای پیشرفت در عکاسی به سطحی فراتر از تکنیک و کادر، به آن نیاز خواهید داشت. باید عکسهای معروف را ببینید و نقدهای معروف را بخوانید. باید بفهمید که چرا یک عکس که در نظر شما چیز مهمی نیست، در طول تاریخ آنقدر معروف شده و آنقدر ارزش پیدا کرده است. تاریخ هنر، فلسفه هنر، تاریخ عکاسی، ارتباط عکاسی با سایر هنر مانند ادبیات و موسیقی، نقد عکس، مفهوم زیبایی و فلسفه زیبایی از دید فلاسفه بزرگ، برخی از عناوینی هستند که باید با آنها آشنا شوید.
مرحله چهارم: نمایش عکسهای شخصی
خب این مرحله لازم نیست که الزاماً در آخر باشد. در پایان همه مراحل قبل باید عکسهای تان را به نمایش بگذارید تا از نظر دیگران بهره ببرید. مطمئناً این «دیگران» فقط پدر و مادر و همسر و دوستان نزدیک نیستند. باید عکسهای خود را در معرض دید افراد آشنا با فن و هنر عکاسی قرار دهید تا با شنیدن راهنماییهای آنها، عیوب خود را برطرف کنید. گالریهای آنلاین بسیاری وجود دارند که در آنها اعضا به نقد عکسها میپردازند. نشان دادن عکسها به استادان عکاسی و صاحبنظران بسیار ارزشمند است. داشتن فتوبلاگ و شنیدن نظرات مخاطبین مختلف میتواند نکتههای زیادی به شما بیاموزد.
مسیری که ترسیم شد برای پیشرفت عکاسی است اما بینیاز از تأکید است که در این نوشتار کوتاه نمیتوان به همه جزیبات پرداخت. این مطلب را فقط به عنوان یک نقشه ابتدایی در نظر بگیرید و بتدریج از نظرات افراد صاحبنظر و مجرب استفاده کنید.
تصویر گر زندگی امروز
عکاسی که از لندن به ایران میآید تا از سوژه «عمل جراحی بینی» عکس تهیه کند، باید فتوژورنالیست تیزبین و جالبی باشد. این عکاس بسیاری از نقاط جهان را در پی سوژههایی بسیار ویژه و بومی زیر پا گذاشته و شم شگفتانگیزی در یافتن موضوعات خاص برای تهیه مقالات تصویری دارد.
مقاله تصویری زد نلسون فتوژورنالیست انگلیسی را درباره عمل جراحی بینی در ایران در مجله Geo دیدم و طی تماسی با او از وی خواستم از آنجا که قصد تهیه مقالهای درباره او و کارهایش را دارم به سئوالاتم پاسخ دهد و اطلاعاتی را در اختیارم قرار دهد. زد نلسون در لندن زندگی میکند، او با آژانس عکس IPG همکاری عمدهای دارد و بیشتر عکسهایش را به این آژانس میفروشد. کارهای او که شامل تک عکس، مجموعه عکس و مقالات تصویری با موضوعات گوناگون میشود به طور وسیعی در بریتانیا و سراسر جهان منتشر شده است. از جنگ در سیرالئون تا گروه موسیقی رولینگ ستونز همه موضوعات و سوژههای متنوعی هستند که در آثار نلسون به آنها پرداخته شده است اما مردم و دنیایی که ما برای خودمان میسازیم اغلب موضوع اصلی عکسها و نگرانیهای او را تشکیل میدهد. عکسهای نلسون را میتوان «تصویر زندگی امروز» دانست. نلسون همان طور که به ایران میآید تا از سوژهای که حتی در ایران هم بسیار خاص محسوب میشود، عکس بگیرد به آمریکا نیز سفر میکند و در مجموعه عکسی به نام «ملت تفنگ» درگیری بسیاری از مردم این سرزمین را با سلاحهای گرم به تصویر میکشد.
این مجموعه عکس آنقدر با استقبال روبهرو شد که نلسون را به فکر انتشار کتابی درباره آن انداخت. او طی سه سال عکاسی مستند از فرهنگ اسلحه در آمریکا به جای آنکه به موضوعات کلیشهای مثل گروهها و دستههای تبهکاران بپردازد به داخل اتاق نشیمن خانهها، حیاط مدارس و اورژانس بیمارستانها رفت تا ببیند مردم درباره اسلحه و استفاده از آن چه میگویند. نلسون در این باره میگوید: «میخواستم نشان دهم، تفنگها چطور تمام جامعه را تحتتاثیر قرار میدهند.» تصاویر این مجموعه این پارادوکس را حل میکنند که چرا قویترین سمبل آزادی آمریکا در عین حال یکی از بزرگترین قاتلان نیز هست. در آمریکا سالانه بیش از ۳۰ هزار نفر از شهروندان به قتل میرسند. کتاب «ملت تفنگ» توسط انتشارات وست زون و با ۱۱۰ عکس از زد نلسون منتشر شده است. این کتاب در ۱۲ کشور توزیع شده و جایزه اول رقابتهای ورلد پرس فتو سال ۱۹۹۸ را نیز نصیب نلسون کرد. جوایز دیگری که به این مجموعه عکس تعلق گرفت عبارتند از جایزه Visa dشOr فرانسه ۱۹۹۸ و جایزه آلفرد آیزنشتات آمریکا ۱۹۹۹.
شبکهها و برنامههای تلویزیونی مختلف نظیر بیبیسی و اسکای نیوز انگلیس و گود مورنینگ آمریکا و چارلی رُز شو نیز با دعوت از نلسون به مجموعه عکسها و کتاب «ملت تفنگ» پرداختند. نلسون در سال ۱۹۹۹ جایزه اول نیکون بریتانیا را هم از آن خود کرد. کارهای او تاکنون در مجلات مختلفی از جمله UK ساندی تایمز، آبزرورلایف، اسکوایر، مجله آمریکا تایم، مجله لایف (USA)، میک جگر، مجله اشترن،(USA)(Germany). به چاپ رسیده و منتشر شدهاند. بحرانهای سیاسی - اجتماعی سومالی و قحطی در این کشور که در سال ۱۹۹۲ جزو اخبار مهم در بریتانیا به شمار میرفت توسط زد نلسون به طور ویژه پوشش داده شد. در این سالها او به کشورها و نقاط دیگری نیز سفر کرده و عکس و مقاله تهیه کرد، جنگ فراموش شده افغانستان،جنگ انتخابات در السالوادور، گسترش عمل جراحی بینی در ایران، لژیون خارجی فرانسه، ملت چاق، تگزاس سمی، عواقب نیویورک و خشکسالی اکلاهما از جمله مهمترین عناوین ماموریتها و مجموعه عکسهای او در سالهای اخیر هستند. در افغانستان و هنگامی که سرگرم عکاسی بود از شلیک گلوله تعدادی از مبارزان جان سالم به در برد، اما همکار و مترجم او هر دو مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. نلسون به عکاسی پرتره نیز علاقهمند است و از مردم عادی و شخصیتهای مختلف از جمله فیدل کاسترو، مارگارت تاچر و میک جگر از اعضای گروه موسیقی رولینگ ستونز پرترههای زیادی تهیه کرده است. او در دانشگاهها و کالجهای متعددی در بریتانیا و آمریکا به تدریس و ارائه دورهها و دروس عکاسی و فتوژورنالیسم میپردازد و آثارش بر دیوار گالری ملی پرتره بریتانیا، موزه ویکتوریا و آلبرت، تالار فستیوال سلطنتی،موزه نیویورک، Oksnehallen کپنهاگ، گالری Westzone لندن و گالری انجمن لندن در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفته است.
نلسون در یکی از عکسهای کتاب «ملت تفنگ» پدری را نشان میدهد که با شلوار «لجنی» مخصوص نظامیان پسر کوچکش را در یک دست و هفتتیری را در دست دیگر گرفته و مصمم و خشمگین به دوربین نگاه میکند، در کنار عکسی که در کتاب به چاپ رسیده از قول «مایک» پدر و صاحب هفتتیر نوشته شده «این حق قانونی من است که برای محافظت از خانوادهام اسلحه داشته باشم» اما زیرکی نلسون در ترکیببندی و انتخاب کادر موجب شده تا مخاطب تصور کند پدر هفتتیر را به سوی پسر کوچک خودش نشانه رفته است! انتخاب هوشمندانه کادرهایی که نشان از حضور موثر عکاس در صحنههای مختلف دارند یکی از مشخصههای آثار زد نلسون به شمار میرود. در عکسی دیگر از همین مجموعه نلسون خانوادهای اهل لاسوگاس را نشان میدهد که سرگرم امتحان و خرید یک اسلحه نیمهخودکار برای حفاظت از خود هستند، برادر بزرگتر اما خردسال خانواده تحت نظر پدر مشغول امتحان اسلحه است و برادر کوچکتر با نگاهی مضطرب و نگران او را نگاه میکند، همه سرگرم کار خود هستند و حواس هیچکس به نلسون که با دوربینش مدام در حال شلیک است، نیست! نلسون با حضور در اورژانس، تصاویر تکاندهندهای از مجروحان و قربانیان خشونت و استفاده از سلاح در آمریکا را به ثبت رسانده که هر بینندهای را تحتتاثیر قرار میدهد.
در مجموعه عکس دیگری به نام «لژیونرهای فرانسه» نلسون پا به پای لژیونرهایی که تحت شرایط سخت و تمرینات طاقتفرسا قراردارند حرکت میکند و از آنها و زندگی و تمرینات سختشان عکسبرداری میکند. لژیون خارجی فرانسه به خاطر تمرینات سخت و وحشیانه سربازان و پذیرش سربازان، فراریان و تبعیدیهای سایر کشورها شهرت بدی دارد. این ارتش از مردانی که چیزی برای از دست دادن ندارند تشکیل شده. در حال حاضر لژیون فرانسه به عنوان یک نیروی ویژه واکنش سریع در ارتش فرانسه شناخته میشود. مردانی که وارد لژیون میشوند باید حداقل به مدت ۵ سال تحت شرایط سخت تمرینات طاقتفرسایی را پشت سر بگذارند. در بدو ورود پاسپورت آنها توقیف و نام جدیدی برای آنها انتخاب میشود و باید با زندگی گذشتهشان خداحافظی کنند. در یکی از عکسهای این مجموعه نلسون سربازانی را نشان میدهد که در رودی در جنگلهای مرزی برزیل و از زیر سیمهای خاردار مشغول عبور از آب هستند. در این منطقه انواع خطرها در کمین این کماندوها است، مارهای سمی، کروکودیلها، مالاریا، زالوهای ۱۵ سانتی متری که پوست را سوراخ و خون میمکند از جمله این خطرات به شمار میآیند.
نلسون در این سفر همراه این سربازان و در کنار آنها بوده است. در عکس دیگری او سربازی را به تصویر کشیده که در دل جنگل، ماری را به دست گرفته است.
در مجموعه خشکسالی اکلاهما او دختربچه ۱۴ سالهای را نشان داده که رنج و اندوه در دستان زمخت و صورت آفتاب خوردهاش آشکار است. نلسون در قلب آمریکا هم سوژه خودش را پیدا کرده است.
نلسون برای عکاسی از ایران موضوع منحصر به فردی را انتخاب میکند. او به جای پرداختن به موضوعات و سوژههای سیاسی و اجتماعی کلیشهای و نخنمایی که بسیاری از عکاسان ایرانی و خارجی در عکاسی از ایران تنها به آنها میپردازند موضوع خاص و رو به گسترش این سالها را در جامعه ما انتخاب میکند و با نگاه تیزبین و دقیق خود به آن میپردازد. رضا دقتی عکاس بزرگ ایرانی در جاهای مختلفی این نکته را یادآوری کرده که اکثر عکاسان ایرانی و خارجی که ایران را موضوع کار خود قرار میدهند اکثراً کارهایی تکراری و کلیشهای انجام میدهند و در این باره با مثالی میگوید: «اینها دوباره از چند خانم چادری که از جلوی تابلو یا مکانی رد میشوند عکس گرفتهاند!» البته زد نلسون هم از این قاعده مستثنی نیست و جمله «رضا» عکاس بزرگ جهان در مورد او هم صدق میکند! زد نلسون در مجموعه عکسهایش از ایران دقیقاً دو عکس طبق تعریف «رضا» گرفته است، اما موضوع اصلی او را در عکاسی از ایران یک سوژه ناب و تازه تشکیل میدهد: عمل جراحی پلاستیک بینی.
نلسون در این مجموعه عکس هم بسیار نکته بین و دقیق بوده است. او به کافیشاپها، آرایشگاهها و اماکن مختلفی در سطح شهر تهران رفته و ضمن اینکه در این باره با جوانان صحبت کرده، از آنها عکس هم گرفته است. نلسون حتی به اتاق عمل هم رفته و از مراحل مختلف عمل جراحی زیبایی بینی نیز عکس گرفته است. در یک عکس او جراحی را نشان میدهد که با یک چکش کوچک مشغول ضربه زدن به قسمتی از بینی بیمار است . در عکس دیگری او تصویر دختر جوانی را نشان میدهد که پس از عمل جراحی صورت و بینی خود را در آینه دستی کوچکی نگاه میکند و در حالی که جراح با دماغ پهن خود مشغول خنده است او هم لبخند رضایتآمیزی از تصویر خود در آینه بر لب دارد! عکس دیگری از این مجموعه زن جوانی را نشان میدهد که از طبقه متوسط جامعه است و پس از عمل در حالی که همسرش دست او را گرفته و پدر و مادر مسنش او را همراهی میکنند در حال حرکت است. در عکس دیگری همین زن جوان را در حالی که قسمت زیادی از صورتش با چسب و باند پوشیده شده در روبهروی خود میبینیم، آیا واقعاً ارزشش را داشت؟
نلسون با هیچ یک از عکاسان ایرانی مقیم داخل و خارج ایران آشنایی ندارد و درباره علت و چگونگی انتخاب موضوع «عمل جراحی بینی در ایران» برای یکی از مقالات تصویری خود میگوید: مقالهای را در این مورد در نیویورک تایمز خوانده بودم که توجه مرا به خودش جلب کرد، ابتدا آن را به طور کامل باور نکردم اما فکر کردم اگر واقعیت داشته باشد داستان جالبی برای یک مقاله تصویری خواهد بود. آن موقع روابط بین آمریکا و خاورمیانه به شدت ضعیف شده بود و من احساس کردم تهیه چنین مقالهای، نادرستی برخی اظهارنظرهای غرب را در مورد کشورهای اسلامی آشکار میکند و نشان میدهد چقدر فرهنگ و رفتار مردمان کشورهای اسلامی و غربی شبیه هم است. زد نلسون هم مانند بسیاری از خارجیانی که از ایران بازدید میکنند از برخورد گرم و دوستانه مردم شگفتزده شده و اقامت خود را در ایران لذتبخش و راحت توصیف میکند.
او علاقه زیادی به بازگشت مجدد به ایران و بازدید از نقاط مختلف آن دارد، اما هنوز طرح و برنامه تعریف شدهای برای این سفر تهیه نکرده است. نلسون وضعیت سیاسی ایران را پیچیده ارزیابی میکند و درباره بازتاب مقاله تصویری عمل جراحی بینی در غرب میگوید: بسیار جالب و خوب بود، چون این مقاله نگاه کلیشهای غرب را به ایران و مردمش نداشت و من فکر میکنم مردم با دیدن این تصاویر بیشتر متوجه شباهتهای فرهنگی موجود میان خود و مردم ایران میشدند تا تفاوتها، که در این اوضاع و شرایط سیاسی بسیار خوب و ضروری است. نلسون هنوز از دوربین دیجیتال استفاده نمیکند و معتقد است: دوربین دیجیتال یک ابزار مفید و غیرقابل اجتناب است، اما من هم چنان در مقابل استفاده از آن مقاومت میکنم.
به نظر من جایی که سرعت و هزینه یک نیاز جدی و مطرح است «دیجیتال» به آرامی در حال پیشی گرفتن است. روزنامهها و عکاسان ورزشی به طور عمده از این دوربینها استفاده میکنند اما فتوژورنالیستهایی که سوژههایشان عمر طولانیتری دارند و کیفیت برای آنها عامل حیاتی به شمار میآید هنوز نیازی به عکاسی دیجیتال ندارند. اما واقعاً مزیت بزرگ ارسال فایلهای دیجیتال و کپی کردن آنها را بدون افت کیفیت نمیتوان نادیده گرفت. شخصاً ترجیح میدهم دوربین دیجیتال را برای تجربه و پیاده کردن ایدههای ذهنی خودم خریداری و استفاده کنم.
نلسون در پاسخ به پرسشام در مورد وضعیت عکاسی خبری در انگلستان میگوید: بودجهها پایین هستند و مجلات مایل به صرف پول زیاد برای تهیه مقالات گران قیمت به ویژه مقالات بینالمللی نیستند. اینجا عکاسها با جدیت کار میکنند و پول زیادی از فتوژورنالیسم عاید آنها نمیشود. در انگلستان شما به عنوان یک عکاس خبری باید تعهد بدهید، ایدههای خوب ارائه کنید و از دیگر راههای عکاسی تجاری درآمدتان را سروسامان دهید.
«ملت چاق» یکی دیگر از مجموعه عکسهایی است که زد نلسون درباره انسانها و زندگی آنها تهیه کرده است. انجمن ملی مساعدت در پذیرش چاقهای آمریکا مراسم سالانه خود را برگزار میکرد و زد نلسون از فرصت استفاده کرد تا گوشهای از زندگی و روابط این مردان و زنان بسیار بسیار چاق را به تصویر بکشد. نلسون از تمرینات، تفریحات و روابط این انسانهای غولپیکر اما مهربان و خندهرو عکسهای جالبی تهیه کرده است. نلسون به نگرانیهای زیستمحیطی و مسائلی که محیطزیست بشر را تهدید میکند نیز پرداخته است. او در مجموعه مقالات تصویری «تگزاس سمی: میراث جورج دبلیو بوش» نشان میدهد که چگونه سیاستهای مالیاتی و صنعتی دولت بوش مناطق وسیعی از تگزاس را به نابودی کشانده است. او در این مقالات گوشههایی از تاثیرات مواد آلاینده و شیمیایی سمی را بر زندگی و محیطزیست ساکنان این منطقه نشان داده است. مردم این منطقه در صحبتهایشان با نلسون اظهار عقیده کردهاند، تگزاس مدلی از آینده آمریکاست. در یکی از عکسهای این مجموعه پسر بچه ۹ سالهای نشان داده شده که با استفاده از ماسک اکسیژن در حال تنفس است.
نلسون از مادر این پسر بچه نقل قول کرده است «دلیل مشکل این پسر بچه و بسیاری از کودکان این منطقه «سوپ سمین است که کارخانجات شیمیایی تگزاس در محیط رها میکنند» ارتباط با همه افراد و اعضای خانوادههایی که سوژه عکاسی نلسون را تشکیل میدهند از دیگر شگردها و مشخصههای عکاسی اوست.
در سال ۱۹۹۲ سومالی یکی از کانونهای بحرانی بود که در مرکز توجه مردم و رسانهها قرار داشت. در آن زمان زد نلسون از نزدیک عمق فجایع در حال اتفاق در سومالی را به تصویر میکشید. عکسهای او از خشکسالی و بحرانهای سیاسی - اجتماعی سومالی در این دوره در جلب توجه و کمک مردم اروپا تاثیر شایانی داشت.
عکاسی از حیوانات
شاید در همه انواع عکاسی سخت ترین کار عکاسی از حیوانات، حشرات و پرندگان باشد. آنها تقریباً هیچوقت آن کاری را که شما می خواهید انجام نمی دهند. بهترین راه برای عکاسی از حیوانات عکاسی در حیات وحش است. اما در باغ وحش هم می توان عکس های زیبایی گرفت. برای عکاسی در باغ وحش باید به موقعیت دوربین بسیار توجه کنید. چون وجود نرده، حصار و قفس معمولاً مزاحم عکاس است.
برای عکاسی از حیوانات باید بسیار صبور باشید. حیوانات یا برای مدت طولانی حرکت نمی کنند تا در موقعیتی که ما می خواهیم از آنها عکس بگیریم و یا آنقدر حرکت می کنند که نمی توانید از آنها یک عکس واضح بگیرید. حتی بعضی از عکاسان حرفه ای بر روی رفتار حیوانات مطالعاتی انجام می دهند تا بتوانند حرکت های آنها را پیش بینی کنند. پرندگان معمولاً در یک مسیر مشخص پرواز می کنند بنابراین اگر آنها را در جایی دیدید می توانید بار دیگر در همان حوالی منتظر آنها باشید. برای عکاسی از پرندگان باید از زوم منوئال استفاده کنید چون اگر زوم دوربین بر روی حالت (Auto Focus) باشد احتمالاً به جای پرنده ها از آسمان عکس خواهید گرفت.
اکثر حیوانات اجازه نمی دهند خیلی به آنها نزدیک شوید. بنابراین برای عکاسی از حیوانات یک لنز بلند با قدرت زوم بالا بسیار اهمیت دارد. یک لنز 75 ـ 350 میلیمتر برای این منظور مناسب است البته یک لنز 500 میلیمتر عالی است اما قیمت آن بسیار بالاست. و باید همراه با یک سه پایه استفاده شود. و برای کاهش اثر لرزش دست باید سرعت شاتر دوربین شما بیش از عدد 1 تقسیم برای فاصله کانونی شود. مثلاً اگر فاصله کانونی لنز 500 میلیمتر است سرعت شاتر باید بیش از 1/500 ثانیه باشد.
همیشه برای عکاسی از حیوانات از لباسی استفاده کنید که همرنگ محیط باشد و چیزهای براق مانند ساعت را بهتر است در جیب خود قرار دهید یا می توانید از شنل های استتار استفاده کنید.
اما اگر می خواهید در باغ وحش عکاسی کنید تا حد امکان اول وقت به سراغ باغ وحش بروید چون خلوت تر است و افراد کمتری مزاحم عکاسی شما می شوند. دلیل دوم اینکه نور در اوایل صبح در بهترین موقعیت برای عکاسی است. و شدت سایه و درخشش های زاید کمتر در عکس شما بوجود خواهد آمد. و بالاخره آخرین دلیل اینکه حیوانات جنب و جوش بیشتری دارند. البته قبل از غروب آفتاب هم زمان خوبی برای میزان نور است.
برای عکاسی از حشرات کافیست بی حرکت باشید سعی کنید از حشرات عکس های درشت و نزدیک بگیرید. جزئیات اندام حشرات می توانند بسیار فریبنده باشند. چشم های درشت، پاها و تن مودار و ... اثر خوبی روی عکس شما خواهند گذاشت. در عکاسی از حشرات هم باید توجه داشته باشید که زوم دوربین را خود تنظیم کنید و آنرا در حالت اتومات قرار ندهید چون معمولاً دوربین در این موارد اشتباه می کند.
لنزهای با فاصله کانونی بلند
فاصله کانونی بلند
لنزهای با فاصله کانونی بلند تا حدودی همانند یک تلسکوپ در بزرگنمایی سوژه عمل می کنند . هنگامی که نمی توانید یا نمی خواهید به سوژه نزدیک شوید استفاده از این لنزها توصیه می گردد . از این لنزها در عکاسی حیات وحش ، عکاسی پرتره و عکاسی مخفی استفاده می شود .
با افزایش فاصله کانونی عمق میدان کمتر می شود بنابر این باید با دقت بیشتری فوکوس نمایید . همچنین یک لنز با فاصله کانونی بلند باعث فشرده شدن بصری فضا شده در نتیجه اشیاء بهم نزدیکتر از آنچه واقعاً هستند بنظر می رسند .
از آنجایی که لنزهای بلند حرکت را نیز بزرگنمایی می کنند استفاده از سه پایه توصیه می گردد .
زوم ( بزرگنمایی ) دیجیتال
زوم ( بزرگنمایی ) در دوربین های عکسبرداری دیجیتال معمولاً به دو صورت انجام می شود : زوم اپتیکال و زوم دیجیتال .
زوم اپتیکال باعث تغییر اندازه تصویر قرار گرفته بر روی حسگر می شود ، اما در بزرگنمایی دیجیتال دوربین قسمتی از تصویر نرمال بر روی حسگر را گرفته و سپس آن را بزرگنمایی کرده تا به اندازه کل حسگر شود .دوربین این عمل را با اضافه کردن پیکسل هایی به تصویر به روش تقریب ( Interpolation ) انجام می دهد . این تصویر به اندازه یک تصویر با بزرگنمایی اپتیکال ، دارای پیکسل انحصاری نمی باشد . بنابراین به لحاظ کیفیت پایینتر است . شما می توانید عمل زوم دیجیتال را براحتی در نرم افزارهای ویرایش تصویر نیز بدست آورید .
عکاسی مستند
واژهی عکاسی مستند در سالهای رکود اقتصادی کاربرد پیدا کرد. زمانی که شرایط اسفبار کشاورزان وجدان مردم امریکا را بیدار کرد تا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس کنند. این زمینه از عکاسی هنوز عکسهای داست باول (Dust Bowl) را تداعی میکند, عکسهایی که در آنها، پس کوچههای کثیف و شرایط رقتبار شهری را تصویر کرده بود.
اما عکاسی مستند ابعاد وسیعتر از اینکه فقط بدبختیها و نارساییها را تصویر کند در بر میگیرد، چراکه میتوان موضوعهایی جدا از بدبختیها و ناکامیها را نیز به تصویر کشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسانهای سرزمینهای دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنشها، درواقع دامنهی موضوعهای عکاسی مستند بیشمار و نامحدود است. با اینهمه هر عکسی را نمیتوان عکس مستند نامید. زیرا عکس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی که آن را از یک عکس طبیعت، یک پرتره و یک منظرهی خیابان مستثنی میکند. عکس مستند ممکن است ثبتکنندهی یک واقعه باشد اما این واقعه فیالنفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آنچه عکس خبری با خود یدک میکشد. عکس مستند ممکن است شخصیت یا احساسی را ثبت کند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آنچه پرتره نشان میدهد باشد. درواقع ما را بر آن میدارد که با دیدی نوبه دنیا بنگریم.
عکاسی مستند، نمایش دنیای واقعی است به وسیلهی عکاس که قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است. از آنجا که تعریف جهانشمولی دربارهی این بخش مهم و پیچیدهی عکاسی وجود ندارد تا تمامی جنبههای آن را در بر گیرد, وجود تعاریف گوناگون را اجتنابناپذیر کرده است. تناقض بین ویژگیهایی که به عکس مستند نسبت داده میشود ممکن است ناشی از جدید بودن این بخش از عکاسی باشد. چراکه این نوع عکاسی از دههی 1930 به بعد ابداع شده و این نام را به سیاق آن دسته از فیلمهای مستند که موضوعشان از پیش پرداخته نبود و بهطور عمده زندگی افراد گمنام در مناطق دورافتاده را به تصویر میکشید, بر این نوع عکاسی نهادند. فیلمهای مستند، بر خلاف فیلمهایی که ماجراهای سیر و سفر را به تصویر میکشیدند، با نگاهی تحلیلگر به دنیا مینگریستند. چنین نگرشی گرچه از مدتها قبل در بین عکاسان وجود داشته اما تا دههی 1930، این نوع عکاسی به صورت عرصهای خاص جایگاه و منزلتی نداشته است.
عکس جدای از تصویر دوبعدی و خاکستری رنگ از سایه روشنها میتوانست ایدههایی فراتر را منتقل کند. منظره در برابر عدسی دوربین یک واقعیت بود، ولی عکاسی میتوانست از همین چشمانداز واقعیتی دیگر را القا کند، واقعیتی عمیقتر و شاید بسیار مهمتر، او میتوانست همراه این منظره تفسیر و تحلیل را نیز ارائه دهد. اگر اولین ویژگی عکس مستند انتقال بخشی از واقعیت محیط پیرامون بود، دومین ویژگی آن توانایی ارائهی تحلیل و دیدگاه عکاس دربارهی آن واقعیت به شمار میرفت.
اولین صاحب نام در استفاده از این شیوه، «اوژن آتژه» بود. او بهعنوان یک عکاس مستند، مناظری زیبا و یکدست از شهر پاریس را در اوایل قرن بیستم به تصویر کشید که گاهی آنها را بهعنوان عکسهای مرجع به نقاشان و معماران میفروخت. عکسهایی که آتژه از پارکهای خلوت گرفت، واقعیت این مناظر را با عمق معنای آنها که جزئی از همین شهر بودند و نیز با احساسات درونی خویش درهم آمیخت, به طوری که آثار او اکنون جزو شاهکارهای عکاسی مستند به شمار میروند
پی بردن به این نکته که دوربین قادر است واقعیت را تفسیر کند، تاریخ عکاسی مستند را وارد مرحلهی جدید میکرد. کشف این توانایی دوربین که قادر است آینهای را در مقابل جامعه قرار دهد و جهانیان نیز میتوانند بازتاب تصویر آن را بینند. «جاکوب ریس» دانمارکی الاصل که در اواخر قرن نوزدهم گزارشگر و روزنامهنگار بود، از اولین افرادی بود که نشان داد از عکس میتوان بهعنوان استناد و مدارک اجتماعی سود جست. او در دورهی بحران اقتصادی امریکا با دوربیناش به امریکاییها فهماند که در نوشتههایش چه چیزهایی را نشان میداده است: وحشیگری و بیرحمیهایی که در محلههای کثیف نیویورک حاکم بود. عکسهایی که او گرفت مانند گزارشهایش بسیار تأثیرگذار بودند و چهرهی فقر و خشونت حاکم بر امریکا را که از نظر پنهان بود، به جهانیان نشان داد. بلافاصله پس از ریس، «لویس هاین» بهعنوان یکی از بهترین مستندسازان اجتماعی در تاریخ عکاسی زبانزد جهانیان شد. هاین یک جامعهشناس و معلم باتجربه بود که آگاهیهای اجتماعی او و شور و علاقهای که به این کار نشان میداد، او را بر آن داشت تا به کارخانههاو معادن سر بزند و همهی آن شرایط ظالمانه و غیرانسانی را که بر کارگران مهاجر و کودکانشان تحمیل میشد به تصویر بکشد. عکسهای هاین درواقع به منزلهی کیفرخواستی بر علیه جامعهی صنعتی امریکا در اوایل قرن بیستم بود، اما استعداد خارقالعاده و دلسوزیهای او موجب شد که کارهایش به جای اینکه خشم عدهای را برانگیزد, بیشتر سازنده باشد. آثار هاین بیننده را بر آن میداشت که با آغوش باز آنها را پذیرا شود و خویش را در آلام و دردهای همنوعاناش سهیم بداند. ریس و هاین هردو عکاسی مستند را به سمت مطالعهی شرایط زندگی انسانها سوق دادند و این تحلیل عینی از شادیها و دردها و رنجهای جامعه، از آن زمان تا به امروز موضوع کار بسیاری از عکاسان حرفهای در عرصهی عکاسی مستند شده است.
در دورهی رکود اقتصادی دههی 1930 و سالهای جنگ دههی 1940 و سالهای بازسازی پس از جنگ، عکاسان مستندکار به اقصی نقاط دنیا مسافرت کردند و از نزدیک همسایگانشان را دیدند تا از شرایط زمانی و مکانی هر جامعه در مقطع تاریخی خاص آگاه شوند. هرچند این عکاسان ـ که از میان آنها میتوان به عکاسان صاحب نامی نظیر «یوجین اسمیت»، «آندره کرتس»، «دوروتی لانگ» و «واکرا یوانز» اشاره کرد ـ به هر کجا میرفتند آلام و دردهای انسانها را مشاهده میکردند, ولی انعکاس دادن قدرت درونی، منزلتها و امیدواریهای غیرقابل درک این انسانها را نیز در موضوعهایشان نشان میدادند. آنها بر این باور بودند که انسان رهایافتنی است.
اسمیت, عکاس مستندکار نابغه، بر این باور بود که وقتی عکسهایش آشکارا حماقتها و بیرحمیها و جهالتهای انسان را در به راه انداختن جنگها نشان دادند، آن وقت که بشر وحشتزده سعی خواهد کرد از به راه انداختن جنگ و خونریزی خودداری کند.
به هرحال تا دههی 1950 این نکته روشن بود که عکاسان مستندکار در راه اصلاح جامعه, کاری بیش از رماننویسان رمانتیک انجام ندادهاند. اما بعضی از وجدانهای بیدار بشری تحت تأثیر این عکسها قرار گرفته بودند و بعضی از قوانین که تا آن زمان اجرا نمیشد، به مرحلهی عمل درآمدند، عکسهای هاین راه را برای اصلاح قوانین کار هموار کرد و بسیاری از کودکان را که در کارخانهها مانند برده کار میکردند، از شرایط فلاکتباری که داشتند نجات داد.
زنگ آغاز تحولی جدید در عکاسی مستند،با انتشار کتاب امریکاییها در سال 1985 توسط رابرت فرانک نواخته شد. عکسهای این کتاب، که فرانک ضمن مسافرتهایش به مناطق مختلف امریکا گرفته بود، جامعهی این کشور را از دید یک خارجی نشان میداد ـ فرانک سوییسی بود و در همان جا نیز بزرگ شده بود ـ او در عکسهایش، تصویر آن تکه پارچه وصله مانند در پرچم امریکا را مشاهده کرد. او از زندگی ملالتبار روزمرهی مردم و ضایعات آلودهساز جامعهی صنعتی امریکا عکس گرفت. همینطور از سرخوردگیهای امریکاییهایی که در دوراهی عشق به میهن و واقعیتهایی که با آنها روبهرو بودند آواره و سردرگم بودند. دیدگاههای فرانک بسیار صریح و بیپرده بود.
پس از انتشار کتاب امریکاییها، عکاسی مستند وارد مرحلهی جدیدی از رشد خود شد. بیشتر عکاسان به جای پرداختن به شرایط طاقتفرسا و آشفتهی زندگی و رفتارهای خشن مردم, تلاش کرد تا درونیات انسانها را به نمایش گذارند. شرایط روانی و احساسی انسانها اهمیت به مراتب بالاتر از واقعیتهای اجتماعی و عینی پیدا کرد و احساسات و تجربیات عکاس، مانند نگاهاش به دنیا، محور کار او شد. این نوع عکسها به تفسیر دقیقتری نیاز دارد که هر بیننده به منظور درک کردن پیام مورد نظر عکاس باید دربارهی آنها فکر کند.
میتوان گفت که با نگاه به مجموعه عکسهای فوری گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عکسهای پررمز و راز و خصوصی قرن بیستم، عکاسی مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان همچنان ادامه میدهد.
5 دلیل برای خرید دوربین DSLR
یکی از سؤالات همیشگیای که خوانندگان برای بخش عکاسی دیجیتال ارسال میکردند این بود که فرق دوربین DSLR با دوربینهای دیجیتال معمولی، دوربینهای کامپکت، دوربینهای خانگی و بسیاری نامهای دیگر که در مقابل آن قرار میگیرند، چیست؟ واقعیت این است که از دید حرفهای، دوربینها (چه دیجیتال و چه آنالوگ) تنها به دو دسته تقسیم میشوند: DSLR و هر آنچه کهDSLR نیست!
Digital Single Lens Reflex) DSLR)، به دوربینهایی گفته میشود که نور تابیده شده از داخل لنز مستقیماً روی حسگر نمیتابد و بر خلاف دوربینهای عادی، نور پس از وارد شدن از داخل لنز روی یک آیینه میتابد و آن آیینه نور را به آیینه بالایی میتاباند تا به چشم برسد؛ دقیقاً مثل یک پریسکوپ. در لحظه گرفتن عکس، این آیینه به بالا میجهد و نور به حسگر میتابد. خیلی پیچیده شد؟ خوب یک نشانه اصلی دوربینهای DSLR (جز قیمت بالای آنها) این است که لنزآنها به طور کامل از بدنه دوربین جدا میشود، ولی در دوربینهای معمولی نمیتوان لنز را جدا کرد.
حالا سؤال دوم پیش میآید: آیا جدا شدن لنز تنها دلیل کاربران حرفهای برای خریدن یک دوربین گرانقیمت است؟ خیر! کاربران حرفهای دلایل محکمی برای خرید یک دوربین DSLR دارند. از جمله:
اندازه حسگر: یکی از بزرگترین تفاوتهای DSLRها و دوربینهای کامپکت خانگی، اندازه حسگر دوربینهایآنها است. احتمالاً نمیتوانید این بخش از دوربینتان را ببینید. حداقل در مورد دوربینهای خانگی مجبورید برای دیدن آن، دوربینتان را بشکنید! اندازه تقریبی آن در دوربینهای خانگی حدوداً اندازه یک بند انگشت کوچک شما است. در حالی که در دوربینهای DSLR خیلی بزرگتر است.
یک قانون
هر چه حسگر یک دوربین بزرگتر باشد، کیفیت عکس ثبت شده خصوصاً از لحاظ طبیعی بودن رنگها و کمتر شدن نویز تصویر بسیار بالاتر خواهد بود. براساس این قانون، کیفیت عکسهای یک DSLR شش مگابایتی بسیار بالاتر از یک دوربین ده مگاپیکسلی معمولی است. بنابراین تصور مگاپیکسلها را باید در مورد دوربینهای همسان به کار گیرید.
تنظیمات دستی: بر خلاف دوربینهای خانگی، دوربینهای DSLR یک سری کنترل کننده دارند که در اولین نگاه با خودتان میگویید: ! کنترل کنندههای استاندارد در یک دوربین DSLR عبارتند از:
مد دیافراگم - سرعت ثابت و مد تمام دستی، که به شما امکان میدهد به منظور عکاسی در شرایط نوری پیچیده، خودتان به صورت دستی مقدار دیافراگم یا سرعت دوربین را به صورت مجزا یا همزمان تنظیم کنید.
از دیگر تنظیمات موجود در این دوربینها میتوان به تنظیمات منحنیهای رنگی، وضوح، کنتراست، اشباع رنگ، تنظیمات دستی تراز سفیدی، ویرایش عکس در داخل دوربین و امکان همزمانسازی فلاشهای خارجی.
DSLRها فتوشاپ هم دارند؟
نویز: یکی از اصلیترین تفاوتهای دوربینهای DSLR با دوربینهای خانگی نویز است. فرض کنید دوربینتان را با خودتان به مهمانی شبانه میبرید. نور محیط کم است و شما با افتخار حساسیت دوربینتان را روی 400 یا 800 قرار میدهید و عکس میگیرید. عکسها را همان لحظه روی نمایشگر کوچک دوربین نگاه میکنید و با خود می گویید: عجب کیفیتی! فردای آن روز می بینید سطح تمام عکسها با پوششی دانه دانه و شن مانند پوشیده شده است؛ چیزی که در مورد دوربینهای DSLR به علت بزرگی حسگرشان کمتر دیده میشود.
به همین دلیل کیفیت عکسهایی که با دوربینهای DSLR با حساسیت 400 گرفته میشود، حتی بالاتر از حساسیت 800 یا 1600 در دوربینهای معمولی است و بالعکس نویز تصویر در حساسیت 1600 در یک دوربین DSLR تقریباً برابر همان مقدار نویز در حساسیت 400 یا 800 یک دوربین عادی است.
چرا دوربین من برفک میزند؟
کارآیی: سرعت شروع به کار دوربین از لحظه روشن شدن تا لحظه آماده به کار شدن، در اغلب دوربینهای خانگی بین یک تا گاهی دو ثانیه طول میکشد. حالا این مسئله چه اهمیتی دارد؟ همین زمان شروع به کار گاهی ممکن است موجب از دست رفتن یک موقعیت خوب عکسبرداری میشود. این زمان در دوربینهای DSLR گاهی به یک چشم بر هم زدن میرسد. دکمه ON را میزنید و بلافاصله عکس میگیرید؛ به همین سادگی!
البته مسئله کند بودن دوربین در مورد وقفه عکسبرداری یا همان Shutter Lag نیز بسیار مهم است. وقفه عکسبرداری به مقدار زمانی گفته میشود که از لحظه فشردن دکمه شاتر تا لحظه ثبت عکس طول میکشد. در دوربینهای DSLR این زمان تقریباً صفر است.
وسایل جانبی: نهایتاًً اینکه، خرید یک DSLR با خرید یک مجموعه وسایل هنر عکاسی یکی است. این مجموعه میتواند از بدنههای باتریدار که زیر دوربین وصل میشوند (و عمر آنها چندین برابر باتری استاندارد دوربین است)، تا لنزهای دوربُرد و 180درجه، فیلترهای مختلف که روی لنزها وصل میشوند، و بسیاری تجهیزات دیگر را در بر گیرد.
البته اگر از کاربرانی هستید که تمام مدت دوربین خود را روی حالت خودکار قرار میدهید، از خرید این تجهیزات صرفنظر کنید؛ زیرا فقط پول خرج کردنِ بیدلیل است. اما لنزها مهمترین تجهیزات جانبی DSLRها هستند. شاید به جرات بتوان گفت که برای هر موقعیت عکاسی یک لنز خاص طراحی و عرضه شده است. اما آیا ما واقعاً از همه موقعیتهای عکاسی استفاده میکنیم؟
یعنی این لنز گرانتر از خود دوربین من است! چرا؟
فهرست دلایل ما میتوانند خیلی بیشتر از اینها هم ادامه پیدا کند. اما قبل از اینکه به سراغ یک دوربین DSLR بروید، باید به یک نکته خیلی مهم فکر کنید: اینکه میخواهید از آن چه استفادهای کنید؟ نکته دیگر اینکه، ببینید آیا اصولاً میتوانید از آن استفاده کنید یا خیر؟ برخی از دوربینهای DSLR هستند که شاید یک ماه طول بکشد تا تنها با کارآییهای استاندارد آن آشنا شوید و همین هم در صورتی است که هر روز با آن سر و کله بزنید و عکس بگیرید.
از سویی دیگر، دوربینهای DSLR بزرگ و سنگین هستند. نمیتوانید آنها را در جیبتان قرار دهید و به مهمانی یا کوه بروید. حمل این دوربینها گاهی بسیار سخت میشود (مثلاً در یک استادیوم ورزشی) و حتی ممکن است برای حمل آنها از شما مجوز بخواهند (مثل اماکن نظامی). بنابراین اگر عاشق عکاسی نیستید و اگر به این رشته هنری به عنوان اولین علاقمندی خود نگاه نمیکنید، بهتر است یک دوربین کامپکت با کیفیت را به جای آن انتخاب کنید. DSLRها برای حرفهایها ساخته میشوند.
نکاتی در عکاسی برای آماتورها
نکاتی در عکاسی برای آماتورها قبل از اینکه وارد دنیای عکاسی شوید باید بدانید نکاتی آموزنده و مفید در زمینه عکاسی وجود دارد که به خلق یک عکس خوب کمک بسیار می کند. و بهتر است یک عکاس آماتور این نکات را به عنوان پایه بشناسد و یک عکاس حرفه ای آنها را همیشه در ذهن داشته باشد. برای عکس خود یک موضوع یا پیام انتخاب کنید.
اگر در عکس شما هیچ سوژه برجسته و واضحی وجود نداشته باشد یا این عکس حاوی پیامی نباشد احتمالاً عکس جالبی نخواهد بود. چیزهای اضافی را حذف کنید. زواید را حذف کنید، به خصوص اگر از ارزش عکس شما کاسته می شود. نه تنها باید بدانید چه چیزهایی را در عکس بگنجانید بلکه باید بدانید چه چیزهایی را نباید در عکس خود بگنجانید.
همیشه بدنبال یک پشت زمینه ساده باشید و تعادل را حفظ کنید.
در این عکس دست زنی که در پایین تصویر مشاهده می کنید و پیراهن های رنگ و وارنگ زرد و آبی در پشت زمینه عناصری هستند که سبب به هم خوردن تمرکز بیننده بر موضوع اصلی می شوند. در این عکس می توان چند لحظه صبر کرد تا آن زن دست خود را عقب بکشد و افرادی که در پشت زمینه قرار گرفته اند نیز با چند قدم جابجایی عکاس از تصویر حذف می شوند و در این حالت عکس شما بهتر خواهد بود.
از زوم کردن و نزدیک شدن نترسید
اشتباهی که بیشتر عکاسان آماتور مرتکب می شوند این است که عکس های آنها از فاصله خیلی دوری گرفته شده است. و در تصویر نسبت محیط به موضوع آنقدر زیاد می شود که نمی تواند پیام خود را القا کند. سعی کنید عکس را به اندازه کافی از سوژه پر کنید و از پشت زمینه شلوغ پرهیز کنید. تا عکس ساده و قابل فهم باشد.
موضوعات خود را در مرکز تصویر قرار ندهید.
همانطور که در مقالات قبلی آموزش عکاسی ، بارها ذکر شده است. سعی کنید موضوع عکاسی خود را در مرکز تصویر قرار ندهید. بهتر است از قانون یک سوم استفاده کنید. فرض کنید تصویر شما به سه قسمت تقسیم شده است چه از نظر عمودی و چه از نظر افقی آنگاه موضوع خود را روی یا نزدیک یکی از این خطوط قرار دهید. این قانون را قانون یک سوم می نامند. البته سعی کنید خلاقیت خود را حفظ کنید و از این قانون تابعیت محض نداشته باشید. به خاطر داشته باشید برای انسان و حیوان وقتی که روی سر آنها زوم می کنید بینندگان بیشتر به چشم آن انسان یا حیوان توجه می کنند بنابراین در این گونه مواقع قانون یک سوم بر مو قعیت چشم ها اعمال می شود.
از سطح دوربین خود مطمئن شوید.
اگر سطح افق در عکس شما زاویه دار شود از ارزش عکس شما کاسته خواهد شد. ممکن است هنگام عکاسی دقت زیادی برای تنظیم سطح نداشته باشید اما مشکلی نیست با نرم افزارهای ویرایش عکس مانند فتوشاپ می توان به راحتی سطح را تصحیح کرد. اما بهتر است تمرین کنید تا همیشه دوربین را افقی نگه دارید.
چشم ها بسیار اهمیت دارند.
چشم ها بازگوی داستان هستند. وقتی که از انسان یا حیوان عکس می گیرید هر چیزی ممکن است از نظر پنهان باشد ولی چشم ها باید آشکارا قابل دیدن باشند. و کیفیت تصویر چشم باید بالا باشد آنوقت است که تأثیر شگفت انگیز چشمها را در عکس های خود خواهید دید.
فاصله را برای فلاش تخمین بزنید.
بهترین فلاشها در فواصل بیش از 10 متر تأثیری ندارند. برای فواصل دور در نور کم به جای استفاده از فلاش میزان Exposure دوربین خود را افزایش دهید و از یک سه پایه استفاده کنید. و اگر لازم است از ISO بالاتر استفاده کنید. اگر از چند نفر با فلاش عکس می گیرد بدانید که چهره افرادی که به دوربین نزدیکتر هستند روشنتر و چهره افرادی که از دوربین دورترند تیره تر است بنابراین سعی کنید فاصله افراد با دوربین یکسان و به اندازه کافی نزدیک باشد.
حرکت کنید
در هنگام عکاسی خود یا موضوع عکاسی را آنقدر حرکت دهید تا موضوع شما در پشت زمینه خودنمایی کند یا به عبارت دیگر موضوع و پشت زمینه هم رنگ نباشند
عکاسی سنتی و عکاسی دیجیتال(1)
تفاوت های عکاسی دیجیتال با عکاسی سنتی
مقدمه
با ورود کامپیوتر و ابزارهای دیجیتال، بسیاری از کارهائی که پیش از این تخصصی و پیچیده محسوب می شد بسیار آسان شده و در خانه قابل انجام است. عکاسی نیز یکی از این کارهاست. اکنون با خرید یک دوربین دیجیتال و یک چاپگر حتی بدون داشتن کامپیوتر می توانید با هزینه کاملا معقول عکس برداری کرده و خودتان عکس هایتان را چاپ کنید. به این شکل از تاریک خانه ، آگراندیسمان، مواد شیمیائی چاپ و ظهور، و بقیه
دردسر های عکاسی سنتی رها می شوید.
روند کار در عکاسی سنتی
برای گرفتن یک عکس ، باید این روند را طی کنیم:
1-گرفتن عکس با دوربین
2- ظهور فیلم در تاریک خانه
3- چاپ کنتاکت از عکس ها
4- در صورت لزوم رتوش و اصلاح عکس ها
5- اصلاح نور دهی توسط آگراندیسمان و ظهور و چاپ نهائی عکس ها
اگر فیلم ما رنگی باشد، یا تاریک خانه نداشته باشیم، باید فیلم را به عکاسی تحویل دهیم و پس از مدتی عکس های چاپ شده را تحویل بگیریم.
روند کار در عکاسی دیجیتال
1- گرفتن عکس با دوربین
2- انتقال عکس ها به کامپیوتر و اصلاح آنها در صورت لزوم
3- چاپ عکس ها توسط چاپ گر
بعضی از چاپگر ها می توانند مستقیم به دوربین متصل شده و بدون نیاز به کامپیوتر عکس ها را چاپ کنند. اگر چاپگر ندارید می توانید، عکس هایتان را به یک عکاسی ببرید تا در آنجا عکسها را برایتان چاپ کنند.
هزینه ها در عکاسی دیجیتال
هزینه های شما به مراتب کمتر از عکاسی سنتی خواهد بود. ممکن است یک دوربین دیجیتال کمی گران تر از یک دوربین معمولی آماتور باشد، ولی بیشتر هزینه های شما پس از خرید دوربین خود را نشان می دهند. در دوربین های معمولی، هر بار باید اقدام به خرید فیلم کنید، ولی دوربین دیجیتال این هزینه را ندارد. در ضمن اگر به هر دلیل عکس شما خراب شود، فیلم از دست نمی رود، می توانید بارها و بارها عکس بگیرید و در صورت عدم رضایت، آن را حذف کنید. در عین حال می توانید فقط عکس های دلخواهتان را چاپ کنید. احتمال نور خوردن فیلم و یا خراب شدن آن در مرور زمان وجود ندارد. برای چاپ دیجیتال، شما احتیاجی به آگراندیسور، مواد چاپ و ظهور و تاریک خانه ندارید. اگر بخواهید عکس ها را در در عکاسی چاپ کنید، تفاوت چندانی در هزینه ها ندارد.
تفاوت های دوربین ها
دوربین های دیجیتال چند تفاوت عمده با دوربین های سنتی دارند. اولین تفاوت این است که بجای فیلم، حافظه دارند. علاوه بر این که از خرید فیلم رها می شوید، می توانید بارها و بارها حافظه دوربین را پاک کرده و دوباره عکس بگیرید. همچنین دوربین های دیجیتال مجهز به یک صفحه نمایش (LCD) هستند. این صفحه نمایش علاوه بر این که شما را از چشمی (View Finder) بی نیاز می کند، هنگام عکس برداری، کادر را دقیق تر به شما نشان می دهد. پس از گرفتن عکس نیز می توانید بلافاصله آن را در صفحه نمایش مشاهده کنید و در صورت وجود هر مشکلی،بلافاصله عکس جدیدی بگیرید، کاری که در عکاسی سنتی، به هیچ وجه ممکن نیست. دوربین های دیجیتال ، می توانند علاوه بر عکس ، فیلم هم بگیرند و قابلیت ضبط صدا را هم دارند.
تفاوت در روش چاپ
روش چاپ عکس ها و مراحل آن نیز تفاوت زیادی دارد. در روش سنتی، شما حتما احتیاج به تاریک خانه، مواد شیمیائی و آگراندیسور دارید، ولی در روش دیجیتال، داشتن یک پرینتر عکس کفایت می کند. بسیاری از پرینتر ها یک ورودی برای اتصال دوربین دیجیتال یا حافظه ی آن دارند و مستقیما عکس ها را چاپ می کنند.اگر بخواهید عکس را رتوش کنید یا تغییراتی در آن انجام دهید، به کمک کامپیوتر می توانید به راحتی این تغییرات را اعمال کنید، در صورتی که در عکاسی سنتی، فقط افراد حرفه ای قادر به انجام تغییرات هستند، آن هم بطور محدود.(
عکاسی سنتی ودیجیتال(2)
اکثر دوربین های دیجیتال خانگی، در حالت اتوماتیک عکس های خوبی می گیرند. دوربین های نیمه حرفه ای و حرفه ای، تنظیمات دستی کاملی دارند. اکثر دوربین های خانگی هم حالت های متنوع زیادی برای عکاسی در محیط های مختلف دارند. از آنجائی که عکاسی با دوربین دیجیتال هزینه ای ندارد، شما می توانید هرچقدر که میخواهید عکس بگیرید و سپس بهترین آنها را انتخاب کنید. همچنین می توانید مد های مختلف عکاسی را در محیط های مختلف امتحان کنید تا بهترین مد را برای هر محیط بدست آورید. هرچه بیشتر تمرین کنید، عکس های بهتری خواهید گرفت . در نهایت برای گرفتن عکس های مناسب به این نکات توجه داشته باشید:
- هرچه می توانید تمرین کنید: بیشتر دوربینهای دیجیتال دارای عملکرد سادهای میباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها میتواند مفید و حاوی نکات سودمندی باشد. راه بهتر این است که در حین خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربی روی دوربین آزمایش نمایید. از کار کردن با دوربین نترسید، بدترین اتفاقی که ممکن است برای دوربینتان بیفتد این است که باتری آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شوید. دوربینهای دیجیتال برای آموختن عکاسی از راه تجربه واقعا عالی هستند. نه فیلمی مصرف میکنند و نه اینکه برای دیدن نتیجه مجبور به منتظر ماندن برای چاپ عکس هستید. یادگیری کار کردن با دوربین نیمی از لذت داشتن آن است.
رزولوشن وفشرده سازی:یک دوربین دیجیتال بهترین تصویرش را در بالاترین رزولوشن و کمترین فشرده سازیاش میگیرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهای غیر فشرده زمان زیادی برای ضبط شدن روی حافظه دوربین میبرد و ضمنا فایل بسیار بزرگی تولید میشود که بزودی حافظه دوربین شما را خواهد بلعید. بخاطر همین فرمت JPEG با کمترین فشردگی را برای عکاسیهای روزمره توصیه میکنیم. در این فرمت عکسها زمان کمتری برای ضبط شدن میگیرد و نتیجه نهایی نیز تقریبا با فرمت غیر فشرده قابل تشخیص نیست. اگر نمی خواهید عکس هایتان را در قطع بزرگ چاپ کنید، رزولوشن 3 مگا پکسل برای شما کافی است. به این شکل حافظه دوربینتان هم دیرتر پر می شود. متاسفانه بیشتر دوربین ها دارای حافظه کافی برای عکاسی نیستند و بعداز خرید دوربین حتما باید به فکر یک حافظه بالاتر باشید.
مدهای فلاش و تاثیر پذیری فلاش:بیشتر دوربینهای دیجیتال برای فلاش از تنظیم خودکار استفاده می کنند. اگر نورسنج دوربین تشخیص دهد که نور محیط برای عکاسی کافی نیست دوربین فلاش را روشن میکند. باید بدانید که این گزینه همیشه بهترین انتخاب نیست. دراینجا مثالهایی برای برد فلاش آورده شده که به شما کمک میکند که بدانید در هر شرایطی چکار کنید:
- در یک اتاق خیلی بزرگ: بدون این که سوژه ای در برد فلاش واقع شده باشد، دوربین را ثابت کنید و فلاش را خاموش نمایید. اما اگر سوژه از 3 - 4 متر به دوربین نزدیکتر بود فلاش میتواند موثر باشد. گزینه دیگر استفاده از فلاش تاخیری Slow Sync است که در این حالت باید دوربین را روی سه پایه ثابت نمایید. در این مد دوربین سوژه را با فلاش روشن میکند و پس زمینه را با باز نگه داشتن بیشتر دیافراگم.
- در فضای باز: دراین حالت نیز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نمایید. استفاده از فلاش دوربین را مجبور میکند که از سرعت های شاتر خاصی (1/30 -1/60) استفاده نماید و این سرعت شاتر احتمال زیادی دارد که برای منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازی: استفاده از فلاش برای عکاسی از منظره آتش بازی بعید به نظر میرسد که اثری در عکس داشته باشد. ولی اینطور نیست! استفاده از فلاش این مزیت را دارد که جلوی پایین آمدن سرعت شاتر بخاطر تاریک بودن محیط گرفته شود و عکس بهتری از آتش بازی ثبت شود!
- پرتره: گرفتن عکسهای پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربین کار بسیار مشکلی است. حتی با استفاده از سیستم کاهش قرمزی چشم، نور فلاش بسیار تک بعدی و نامطلوب است. بجای استفاده از فلاش سعی کنید عکس را در نور روز یا با نور پردازی در محیط بگیرید. برای اصلاح نور از(white balance) یا تراز سفیدی دوربین استفاده کنید و قبل از گرفتن عکس دوربین را ثابت کنید (روی سه پایه یا جای دیگر). هنگامی که نور محیط برای عکس مناسب بود از فلاش اجباری برای روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنید.
- عکاسی از درون ماشین یا پنجره: اگر شیشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربین برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنید.
مدهای برنامه ریزی شده:اگر دوربین شما دارای مدهای برنامه ریزی شده و یا اولیتهای شاتر و دیافراگم می باشد استفاده صحیح از آنها را یاد بگیرید.
یک مد برنامه ریزی شده استاندارد معمولا کنترل بهتری از حالت اتوماتیک دوربین برای آن شرایط خاص فراهم مینماید. خیلی از دوربین ها دارای انتخاب جبران نوری و تراز سفیدی هستند، ولی در مد اتوماتیک نمیتوان از آنها استفاده نمود.
- اولویت دیافراگم: اجازه کنترل بر روی عمق میدان را برای عکاس فراهم می کند. (عمق میدان محدوده شارپنس تقریبا مناسب عکس در یک دیافراگم خاص میباشد). هرچه دیافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظیر f1.8 یا f2.8) عمق میدان باریکتر است. و هر چه دیافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f8 یا f11) عمق میدان پهنتر است. میتوان از اولویت دیافراگم برای مات کردن پشت زمینه نامناسب عکس استفاده کرد یا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمینه مطمئن شد.
- اولویت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم میکند. در صحنههای دارای حرکت باید از سرعت بالاتر شاتر برای ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
کنترلهای ویژه: بیشتر دوربینها دارای کنترلها و گزینههای اضافی هستند. مهمترین این کنترلها عبارتند از:
- جبران نوری : برای اصلاح یا تغییر نورسنجی دوربین استفاده میشود. این گزینه تا حدودی پیچیده به نظر میرسد ولی در واقع اینطور نیست. سیستم نورسنجی دوربین همواره در حال کار است و سازندگان میدانند که این سیستم در شرایط خاص بدرستی عمل نمینماید. مثلا سوژههای سفید و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس میشوند. بنابر این میتوان با یک جبران نوری مثبت عکس را اصلاح نمود.
- تراز سفیدی: برای کنترل رنگ سفید در عکس و درنتیجه کیفیت سایر رنگها درنظر گرفته شده است. بیشتر دوربین ها برای نور روز تنظیم شدهاند، بنابر این بعضی نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفید و در نتیجه شیفت سایر رنگها و غیر طبیعی شدن آنها میشود. یک مثال خوب برای این مورد لامپهای فلورسنت هستند که در بیشتر مکانهای تجاری استفاده میشوند و باعث آبی شدن همه چیز میشوند. معمولا تنظیم نور دوربین بر اساس نوع نور محیط به رها کردن دوربین در مد اتوماتیک ترجیح داده میشود.
- نورسنجی: در بیشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربین خوب کار میکند. ولی ممکن است در شرایطی این تنظیم مناسب نباشد. در بیشتر دوربینهای دیجیتال امروزی یک گزینه و یا بیشتر برای نورسنجی وجود دارد. گزینه نورسنجی نقطه ای Spot meter نور را (دیافراگم و شاتر) را بر روی ناحیه کوچکی از کادر تنظیم میکند. در بعضی مدلها میتوان گزینهای را انتخاب نمود که نقطه نور سنجی با نقطه فوکوس روی هم بیفتد. نورسنجی متوسط گیری مرکزی دو ناحیه در کادر را درنظر میگیرد، یک ناحیه دایرهای در مرکز و یک ناحیه در بقیه کادر. معمولا نتیجه به دست آمده از این دو ناحیه به صورتی با هم ترکیب میشود که اهمیت ناحیه وسط از اطراف آن بیشتر باشد.
شاتر و دیافراگم در تصویر
دوربین مهم ترین عامل خلاقیت در عکاسی بوده که عکاسان مختلف بر مبنای ذهنیت خود به محیط پیرامون و صحنه های گوناگون در طبیعت پرداخته اند شاتر و دیافراگم از قسمتهای اصلی دوربین های عکاسی هستند که امکانات بسیار زیادی در اختیار عکاس قرارمی دهند. |
سرعت شاتر |
شاتر زمان نوردهی به فیلم را کنترل می کند و بر عوامل متحرک موضوع نیز تأثیر دارد. سرعتهای کم شاتر،عوامل متحرک را محو و سرعتهای زیاد آن، عوامل متحرک صحنه را ثابت و بدون حرکت ثبت می کند. از قدیم ترین شیوه های القای جنبش و حرکت در عکاسی نشان دادن حالت کشیدگی عناصر متحرک در تصویر است در عکسبرداری با سرعت کم شاتر سعی شود فضاها و عناصر ثابت در صحنه از هرگونه کشیدگی و محو شدن مبرا باشد. که بهتر است برای این کار دوربین بر روی سه پایه نصب شود تا از لرزش جلوگیری شود. |
عوامل مؤثر در استفاده از سرعت شاتر برای بازنمایی حرکت |
الف) جهت حرکت عامل متحرک : هنگامی که سمت حرکت به موازات دوربین باشد برای ثابت کردن آن سرعتهای شاتر زیاد مورد نیاز است و اگر سمت حرکت عامل متحرک عمود بر دوربین صورت بگیرد سرعت شاتر کمتری لازم است. |
عوامل مؤثر بر عمق میدان وضوح در تصویر |
|
فاصله دوربین تا موضوع |
با کاهش فاصله دوربین و موضوع عمق میدان کاهش می یابد و اگر فاصله دوربین بیشتر از بی نهایت لنز باشد دیافراگم آن لنز بر عمق میدان وضوح بی تأثیر است. |
تأثیر فاصله کانونی لنزها بر عمق میدان وضوح |
عمق میدان لنزهای تله، کمتر از نرمال و عمق میدان لنزهای واید بیش از لنزهای نرمال است. باید عکاس هنگام عکسبرداری از مقدار فضای نهایی تصویر آگاه باشد زیرا هنگام عکسبرداری در منظره یاب دوربین هیچ تصویری دیده نمی شود. |
شیوه های اطلاع از عمق میدان وضوح هنگام عکسبرداری |
1 – استفاده از دکمه عمق میدان |
دکمه عمق میدان |
با بستن دیافراگم و کاهش شدت نور در منظره یاب تصویر تاریکتر می شود به این علت در محیطهای کم نور نمی توان از دکمه عمق میدان استفاده کرد. |
جدول عمق میدان روی لنزها |
کنترل عمق میدان
عمق میدان وضوح ، بنابر تعریف فاصله ای است از جلوی دوربین تا جایی که اشیاء و سوژه ها در آن فاصله واضح دیده می شوند.بعنوان مثال هنگام عکسبرداری پرتره ، عمق میدان را جهت برجسته تر شدن سوژه و محو نمودن پس زمینه ، کاهش داده و برعکس هنگام عکسبرداری مناظر عمق میدان را تا حداکثر افزایش می دهند .
سه عامل زیر در کنترل عمق میدان موثر می باشند :
اندازه دیافراگم : هرچه دیافراگم بسته تر باشد عمق میدان بیشتر و هرچه دیافراگم بازتر باشد عمق میدان کمتر میگردد .
فاصله دوربین تا سوژه : با افزایش فاصله دوربین تا سوژه ، عمق میدان افزایش یافته و با کاهش فاصله عمق میدان کاهش می یابد .
فاصله کانونی لنز : با افزایش فاصله کانونی ( تله ) عمق میدان کاهش یافته و با کاهش فاصله کانونی ( واید ) عمق میدان افزایش می یابد .
هر کدام از عوامل فوق به تنهایی بر عمق میدان تاثیر می گذارند اما تاثیر آن ها در ترکیب با یکدیگر بیشتر خواهد بود . بعنوان مثال می توانید کمترین عمق میدان را با لنزی زوم شده بر روی سوژه ای نزدیک با دیافراگم باز حاصل میگردد . بهمین ترتیب می توانید بیشترین عمق میدان را با لنزی واید و دیافراگمی بسته از سوژه ای در فاصله ای دور ، بدست آورید .
عمق میدان کم :
عمق میدان زیاد:
عمق میدان مناسب :